ساسان هستم، علاقه مند به موضوعات روانشناسي ساسان هستم، علاقه مند به موضوعات روانشناسي .

ساسان هستم، علاقه مند به موضوعات روانشناسي

در روابط خود به خودتان وفادار بمانيد

تقريباً 100 درصد از افراد در برخي از مراحل تلاش خود براي انجام عشق، بهترين تفكر و برخي از ارزش‌هاي اصلي خود را به خطر مي‌اندازند تا از رها شدن خود جلوگيري كنند، تلاش كنند ازدواج خود را به نتيجه برسانند، يا چيزهاي خوب را در دسترس نگه دارند. اين به نظر طرح خوبي است، درست است؟ اما من اينجا هستم تا به شما بگويم كه اين كار نمي كند، حداقل به اين معنا نيست كه مطمئن شويد عشق فرصتي براي ماندگاري دارد.

اگر چيزي كه به آن علاقه داريد كمك به ديگران است، مي توانيد دانش خود را گسترش دهيد و همچنين اگر به دنبال مركز مشاوره در شرق تهران هستيد با ما در ارتباط باشيد.

خودت را نگه دار

بله، اگر از انجام كاري كه شريك زندگيتان از آن متنفر است دست برداريد، مي توانيد مدت بيشتري با هم بمانيد، و اين ممكن است براي او و شما ايده خوبي باشد، اگر چيزي مانند سيگار كشيدن يا نوشيدن زياد الكل باشد. اما وقتي پيشنهاد مي كنم با خودتان صادق باشيد، منظورم اين نيست. در عوض، من در مورد رها كردن شغل مورد علاقه‌تان، دوستانتان يا بخشي اساسي از آنچه شما را مي‌سازد، صحبت مي‌كنم.

خود واقعي خود باشيد

اصالت شخصي با پذيرش خودمان، تمايلات جنسي و نيازهايمان آنطور كه هستند آغاز مي شود. و اين بخشي از صادق بودن به خودمان است. اگر براي نجات رابطه، بخش اصلي شخصيت خود را رها كنيد، اساساً آنچه را كه مي‌خواستيد نجات دهيد، نابود كرده‌ايد، زيرا خود واقعي‌تان هم وجود ندارد.

حقيقت در مورد روابط

يك رابطه تنها زماني واقعي و پايدار است كه دو بزرگسال در آن به طور واقعي خودشان باشند. تصور كنيد اگر وانمود كنيم كسي هستيم كه نيستيم: چگونه بايد در طول زندگي عمل كند؟ انجام هر كاري غير از خودتان به سادگي يك راه حل ناپايدار براي مشكل سازگاري است. اگر نتوانيم خودمان در رابطه باشيم، واقعاً با هم سازگار نيستيم و به سادگي قادر نيستيم همديگر را آنطور كه هستند دوست داشته باشيم.

كسي را راضي نكن كه او را شبيه تو كند

تصميم بگيريد كه تمايل احمقانه براي راضي كردن كسي را ناديده بگيريد تا او شما را دوست داشته باشد. هيچ راهي وجود ندارد كه بتوانيد كاري كنيد كه كسي شما را دوست داشته باشد زيرا ما نمي توانيم احساسات ديگري را كنترل كنيم. برخي از شما ممكن است فكر كنيد، اما حداقل مي توانيد بر آنها تأثير بگذاريد، درست است؟ نه، شما نمي توانيد، و من مي توانم به شما نشان دهم.

يك آزمايش فكري را در نظر بگيريد

آخرين باري كه از كسي متنفر بودي را به ياد بياور. حالا تصور كنيد كه از بخشيدن كسي احساس گناه مي كنيد. آيا مي توانيد كاري كنيد كه از او متنفر نباشيد و او را دوست داشته باشيد؟ براي بسياري از ما، پاسخ اين است: "نه، البته نه، احساسات اينگونه عمل نمي كنند." در مورد آن فكر كنيد: اگر نمي توانيد احساسات خود را كنترل كنيد، چگونه مي توانيد اميدوار باشيد كه احساسات ديگران را كنترل كنيد؟ درست است، شما نمي توانيد، بنابراين دست از تلاش برداريد.

افراد مناسب ظاهر خواهند شد

به جاي اينكه همسرتان را متقاعد كنيد كه شما را دوست دارد، به خودتان وفادار بمانيد. باور كنيد يا نه، كسي وجود دارد كه شما را براي شما دوست دارد. يك لحظه تصور كنيد كه اين شخص يك اتوبوس است و شما در ايستگاه اتوبوس منتظر هستيد. هنوز اتوبوس شماره 2 و اتوبوس شماره 5 را مي بينيد، اما به دنبال اتوبوس شماره 1 هستيد. خسته كننده و وقت گير است، اما بايد منتظر بمانيد زيرا تمام اتوبوس هاي ديگر به مقصدي متفاوت از آنچه شما مي خواهيد مي روند. بنابراين، بهتر است منتظر اتوبوس شماره 1 (و نه همراه آينده خود) باشيد زيرا ارزش انتظار را دارد. بالاخره تو هم همينطور.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲ آذر ۱۴۰۲ساعت: ۰۵:۲۲:۳۳ توسط:ساسان قويدل موضوع: